اين مقاله جهت درج در سايت رسمي بسيج دانشجويي دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران نگاشته شده است.

امروز بیست و سوم خرداد است. تصور کنید اگر پارسال در چنین روزی، در چنین ساعاتی، میرحسین موسوی آن اطلاعیه کذایی «شعبده بازی» و «صحنه آرایی» را صادر نمی­کرد. نه این که بگویم نتیجه انتخابات را می­پذیرفت و به رئیس جمهور منتخب تبریک می­گفت! نه! بیانیه­ای می­داد و با دعوت هواداران به حفظ آرامش و رعایت قانون، از ابهامات و استبعاد نتیجه انتخابات می­گفت و از پیگیری این موضوع از مسیر قانونی خبر می­داد.

حتی اگر این کار را نمی­کرد، تصور کنید که دو روز بعد وقتی که جمعیت عظیم صدها هزار نفری هوادارانش به خیابان آمدند و در حاشیه­اش آن فاجعه (حمله به پایگاه بسیج و  کشته شدن 7 نفر) رخ داد، به جای شهید خواندن کشته­ها و دعوت هواداران به ادامه حضور در خیابان، فاجعه را دلیل بر لزوم اجتناب از هیجان و احساسات كور می­دید، هواداران را – حتی به طور موقت- دعوت به بازگشت به خانه می­کرد، بر پیگیری ابهامات نتیجه انتخابات تأکید می­کرد و سرمایه حاصل از راهپیمایی 25 خرداد را در مذاکره با نهادهای مسئول خرج می­کرد.

حتی اگر این کار را نمی­کرد، تصور کنید سه روز بعد در نماز جمعه تهران به امامت رهبری شرکت می­کرد، و بعد از دعوت ایشان به ترک اردوکشی خیابانی، اكيداً از هوادارانش مي­خواست كه شنبه سي خرداد به خيابان نيايند و بعد مدارك و مستندات تقلب را به شوراي نگهبان و كميته متشكل از آقاي ابوترابي و حداد و ... مي‌داد و در رسانه‌ها منتشر مي كرد. تصور كنيد كه حتي مي‌توانست بعد از اينها هم به احمدي نژاد تبريك پيروزي نگويد ولي ... .

و اين «اگر»ها و «تصور كنيد»ها تا كجا مي‌تواند ادامه يابد؟

مهم نيست. مهم اين است كه در اين صورت؛

-         احتمالاً ندا آقا سلطان و محسن روح الاميني و  سهراب و اشكان و يعقوب و كيانوش و ... الان پيش خانواده شان مشغول مرور خاطرات انتخابات هيجان انگيز پارسال و رقابت دراماتيك موسوي – احمدي بودند.

-         احتمالاً اعضاي كنگره آمريكا هرگز با نام ترانه موسوي آشنا نمي‌شدند.

-         احتمالاً شبكه العربيه امكان اين را نمي‌يافت كه براي بيش از 24 ساعت صدر اخبار خود را به «تجاوز در زندان‌هاي ايران» اختصاص دهد و يك هفته در اين مورد تحليل و ميزگرد پخش كند.

-         احتمالاً اولين نماز جمعه مختلط تاريخ (!) برگزار نمي‌شد.

-         احتمالاً روز قدس از خيابان‌هاي تهران شعار «نه غزه، نه لبنان ...» شنيده نمي‌شد.

-         احتمالاً صداي آمريكا از دو هفته قبل به استقبال روز 13 آبان نمي‌رفت.

-         احتمالاً لازم نبود محسن بان‍‍ژاد عكس پاره شده امام را از جلوي در دانشكده فني بردارد تا زير دست و پاي جماعت نباشد.

-         احتمالاً روز عاشورا حجاب هيچ بانوي محجبه‌اي مورد تعرض قرار نمي‌گرفت.

-         همچنان كه احتمالاً نه دي يك روز معمولي در تقويم بود.

-         احتمالاً موسوي و كروبي به جاي «سران فتنه»، شخصيت‌هاي مؤثر و برجسته جريان منتقد دولت بودند.

-         احتمالاً درخواست آنها براي مجوز تجمع در سالگرد انتخابات اين قدر مضحك به نظر نمي‌رسيد.

-         احتمالاً برنامه «شاخص» ساخته نمي‌شد.

-         احتمالاً هاشمي ماهي يكبار خطبه نماز جمعه مي‌خواند.

-         احتمالاً شبهه تقلب در انتخابات نسبت به آنچه الان هست طرفداران و مدافعان بيشتري داشت و دستگاه كند و تنبل تبليغي – اقناعي نظام احساس نيازي به توضيح و اثبات اين نتيجه نمي‌كرد.

-         احتمالاً خيلي از آنها كه حبس و انفرادي را براي اولين بار تجربه كردند، تجربه نمي‌كردند.

-         احتمالاً بعضي از طرفداران موسوي او را به سازش و خيانت متهم مي‌كردند. شايد تا چند ماه عصباني بودند. كمي بعد احساس سرخوردگي مي‌كردند. خدا را چه ديديد؟! احتمالاً كمي بعد هم ماجرا كم و بيش يادشان مي‌رفت و مشغول راه اندازي كمپين دعوت از خاتمي به انتخابات 92 مي‌شدند!  

-         احتمالاً محمد نوريزاد مشغول رايزني با نهادهاي فرهنگي براي يك پروژه جديد سينمايي چندميليادري راجع به رابطه فريدون و مالك اشتر و شهيد صياد شيرازي بود!

-         احتمالاً ماجراهاي مربوط به انتصاب و عزل معاون اول، براي دكتر احمدي نژاد گران‌تر تمام مي‌شد.

-         احتمالاً اغلب ما اين قدر كه حالا از تاريخ انقلاب مي‌دانيم، نمي‌دانستيم.

-         و احتمالاً دموكراسي خواهان ايراني تا سالها دليل مهمي براي جدل با ما، طالبان استقلال و امنيت، داشتند: «يك رقابت انتخاباتي تمام عيار برگزار شد، سنگين‌ترين و بيرحمانه ترين رقابت ممكن، يك ماه كارناوال‌هاي انتخاباتي و بحث‌هاي داغ خياباني، ميتينگ‌هاي صدها هزار نفري وليعصر و مصلّي، مناظره زنده تلويزيوني و ... . تازه بعدش هم مجادله بر سر نتيجه انتخابات. ديديد كه در چنين فضاي باز و پرنشاطي آب از آب تكان نخورد؟ ديديد كه فضايي براي سوء استفاده دشمن ايجاد نشد؟ ديديد كه فضاي باز امنيت ملي را خطر نينداخت؟ ديديد كه موجوديت نظام تهديد نشد؟ ...»

لابد هر يك از ما اين فهرست «اگر»ها و «احتمالاً»ها را مي‌توانيم حالا حالاها ادامه دهيم. بحث اين نيست كه اين اگر و احتمال‌ها خوب است يا نيست. اين را هركس مبتني بر جايي كه ايستاده بايد به خودش جواب دهد. اين مهم است ولي مهم‌تر اين است كه احتمالاً مي شد كه اينطور نشود.